بدترین روز عمرم!
*15/٠١/٩٣* *6 روز و 4 ساعت و 10 دقیقه * عزیز مامان امروز شش روزه شدی.هم دیگه سینه مو خوب میگیری و دیگه بازی نمیکنی هم چشماتو خوب باز میکنی ونگاه میکنی.تا حالا یه کوچولو چشماتو باز میکردی.از دیروز هم مرتب لبخند میزنی و امروز شدت پیدا کرده عزیزم.قربون لبخندات ولبای کوچیکت بشم من. آیلینم دیروز خیلی روز بدی بود خیلی بد.امیدوارم هیچ مادری همچین روزی رو به چشمش نبینه چون دیگه چشمم حسابی ترسیده. دخترم تا ساعت 7صبح بیدار بودی و کلی شیر خوردی بعد یه آروغ کوچولو زدی و خوابیدیم. یک ساعت بعد بابایی بیدارم کرد که مامانتو صدا کن آیلین حالش بده حالا دیدم کبودیو از دهنت کف اومده بودو زبونم لال داشتی خفه میشدی.هر چی ز...