آیلین جونآیلین جون، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

(*◕‿◕)مینویسم برای پاره ی تنم(*◕‿◕)

سردته

1392/11/19 15:24
نویسنده : مامانی
109 بازدید
اشتراک گذاری

*19/11/92*

*6 ماه و 29 روز* *31هفته و 2روز*

عزیز مامان یه مدته طولانیه همش خودتو تو دلم جمع میکنی،من همش قربون صدقه ت میرم فکر میکردم داری خودتو برام لوس میکنیو دلبری میکنی.

قربونت برم تازه فهمیدم اینا دلبری نیست!اون تو سردته که خودتو جمع میکنی.الهی مامان برات بمیره که این همه مدت نمیدونسته و نفهمیده.هر بار که خودتو جمع کردی من همش قربون صدقه ت رفتم بجای اینکه گرم نگه ت دارم.

دیگه لباس گرم میپوشمو کمرمو با شال میبندم.ببخشید مامانی که اذیت شدی.

بعضی وقتها هم تکون هات عین ویبره میمونه نمیدونم چیه!یهو دلم ویبره میره!بابایی میگه دخملیم موبایل داره رو ویبره گذاشته صدا مزاحمش نشه نیشخند

راستی برای اینکه یه دخمل آروم و صبور باشی هر شب برات زیارت عاشورا و سوره ی ولعصر رو میخونم.بابایی هم مرتب خرما میخره،میگن خرما بچه رو صبور میکنه.امیدوارم آروم و صبور و از همه مهم تر سالم و سلامت باشی مامانی.نیت کردم برای سلامتیت تو یک ماه قرآن رو ختم کنم.دیگه آخراشم.امیدوارم خدا بهم یه بچه ی سالم و صالح عطا کنه.

یه مدته همش فشارم بالا و پایین میشه میخوام امروز زودتر از نوبت خودم برم دکتر،که یه وقت برات مشکلی نباشه مامانی.عزیز دلم امیدوارم همیشه و همیشه سالم و شاد و تندرست باشی. از روز اول از خدا خواستم هر چی میخواد از من بگیره ولی تو سالم و تندرست باشی مامانی. دردو بلات به جونم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)