صدا!
*05/03/93* *02:40 شب*
*1 ماه و 27 روز * *58روزگی*
عزیزم این چند روز چیز خاصی پیش نیومد که برات بنویسم.تا این که امشب بهانه ای شد که بیامو بنویسم.
*از سر شب صدات عوض شده!صدای خنده ت,گریه ت,بازی کردنت! صداهای جدید و عجیب غریب در میاری...!!!
*چند شب پیش با دیدن چراغ های خیابون غوغو کردی؛امروز هم تو گریه ت اغوون گفتی.ولی هنوز درست و حسابی نمیگی.
*ماشالله روز به روز تپل و خوشگل تر میشی.همه عاشقت هستن!چه غریب چه آشنا حسابی با دیدنت ذوق میکنن و از زیباییت میگن,از ناز بودنت,از آروم بودنت.
هر کس میبینه با وجود بچه کوچیک به کارام میرسم حسابی تعجب میکنه.بس که خوب و آرومی دختر قشنگم.گه گاهی اذیت میکنی,ولی مامان اینارو اذیت نمیبینه,تو درد تداشته باشی وجودت لذته,همه جیزت برای مامان و بابا لذته درد به جونم.
*چند روز دیگه باید ببرمت واسه واکسن دوماهگیت.کمی نگرانم.میترسم اذیت شی.