203 روزگی وچهار دست و پا×نشتن
*93.07.27* *16:05* یک شنبه
*6ماه و 18روز* *204روزگی*
عزیز دلم دیروز ظهر دو سه قدم چهار دست و پا رفتی،عصر هم همینطور.تا اینکه شب دیدیم خانوم یاد گرفته و دیگه سینه خیز نمیره.
دیشب پستونکتو گذاشتم دهنت.بعد از 6ماه و نیم یادت اومده بخوریش!تا حالا کجا بودی؟!
بهت آب لیمو شیرین و آب هویج میدم و با اشتیاق میخوری.باید سیب بگیرم اب سیب هم بهت بدم.
واست با سیب زمینی و هویج و برنج سوپ درست میکنم.ظاهرا تا حالا که دوست داشتی.
یه مدته حریره و فرنی نمیخوری.دهنتو سفت میکنی!فکر میکنم بخاطر دندونته که نمیخوری.
تو روروئکت حرکاتت بیشتر شده و بیشتر میتونی حرکتش بدی.
صداهای مداوم از خودت در میاری و سعی میکنی با اون حالت باهامون حرف بزنی.اووووووم اووووووووو. دهنتو سفت میبندی سعی میکنی یه چیزی بگی با صدااا و چشماتو میبندی و زود باز میکنی.
حس میکنم داری به شدت وابسته م میشی!خداکنه حسم اشتباه باشه چون اونطور هم من اذیت میشم هم تو.همش میای سراغمو میخوای بغلت کنم.
دیگه میشه گفت میشینی.خیلی زمان میبره تا بخوای بیوفتی.